رسپينارسپينا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

عشق مامان و بابا (رسپینا)

واكسن شش ماهگي

1393/2/20 13:46
نویسنده : مامان رسپینا
84 بازدید
اشتراک گذاری

 

واكسن شش ماهگيEquipment Syringe Full icon

عزيزم 16 ارديبهشت منو بابايي برديمت واكسن شش ماهگي تو زديم مثل دفعه هاي قبل بابايي تحمل گريه هاتو نداشت بابايي يكم اونورتر وايميسته تا واكسن زدنتو نبينه به محض اينكه واكسنتو ميزنن وصداي گريت بلند ميشه بابايي زود مياد تو رو بغل ميكنه و آرومت ميكنه

عزيزم همه چيز خوب بود  شش ماهگي وزنت 8450 و قدت 69 بود بعد از يكم گريه آروم شدي و چون هر شش ساعت بهت قطره استامينفون ميدادم تب نداشتي اما ظهر ساعت 3 بود كه احساس كردم بدنت داغه بازم بهت قطره دادم يكم تبت اومد پايين ديگه هر چهار ساعت يبار بهت قطره ميدادم اما آخراي شب ديگه تبت از 38 پايين تر نمي امود تا ساعت 2:30 پاشويت كرديم اما تاثير چنداني نداشت تبت 39 شده بود تا اينكه برديمت دكتر خانم دكتر بهت شياف تب بر داد نيم ساعت بعد از استفاده دماي بدنت نرمال شد اما منو بابايي نگرانت بوديم ساعت گوشيمو كوك كردم تا هر يك ساعت يبار پاشم دماي بدنتو كنترل كنم بابايي هم چند بار بيدار شد و تبتو كنترل كرد كه خدارو شكر ديگه زياد تب نداشتي.ساعت شش صبح بازم يكم تب داشتي كه بهت استامينفون دادم تا اينكه بهتر شدي

عزيزم اينبار خيلي منو بابايي رو نگران كردي شبش كلي دعا كردمشکلک های یاهو كه حالت بهترشه Sad Smiley

واكسنهاي قبليت كه دو ماهگي و چهارماهگي زده بودن حالت خوب بود و دماي بدنت نرمال بودlove smileys

پسندها (2)

نظرات (0)