واكسن شش ماهگي
واكسن شش ماهگي
عزيزم 16 ارديبهشت منو بابايي برديمت واكسن شش ماهگي تو زديم مثل دفعه هاي قبل بابايي تحمل گريه هاتو نداشت بابايي يكم اونورتر وايميسته تا واكسن زدنتو نبينه به محض اينكه واكسنتو ميزنن وصداي گريت بلند ميشه بابايي زود مياد تو رو بغل ميكنه و آرومت ميكنه
عزيزم همه چيز خوب بود شش ماهگي وزنت 8450 و قدت 69 بود بعد از يكم گريه آروم شدي و چون هر شش ساعت بهت قطره استامينفون ميدادم تب نداشتي اما ظهر ساعت 3 بود كه احساس كردم بدنت داغه بازم بهت قطره دادم يكم تبت اومد پايين ديگه هر چهار ساعت يبار بهت قطره ميدادم اما آخراي شب ديگه تبت از 38 پايين تر نمي امود تا ساعت 2:30 پاشويت كرديم اما تاثير چنداني نداشت تبت 39 شده بود تا اينكه برديمت دكتر خانم دكتر بهت شياف تب بر داد نيم ساعت بعد از استفاده دماي بدنت نرمال شد اما منو بابايي نگرانت بوديم ساعت گوشيمو كوك كردم تا هر يك ساعت يبار پاشم دماي بدنتو كنترل كنم بابايي هم چند بار بيدار شد و تبتو كنترل كرد كه خدارو شكر ديگه زياد تب نداشتي.ساعت شش صبح بازم يكم تب داشتي كه بهت استامينفون دادم تا اينكه بهتر شدي
عزيزم اينبار خيلي منو بابايي رو نگران كردي شبش كلي دعا كردم كه حالت بهترشه
واكسنهاي قبليت كه دو ماهگي و چهارماهگي زده بودن حالت خوب بود و دماي بدنت نرمال بود