رسپينارسپينا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

عشق مامان و بابا (رسپینا)

تاریخ تولد

رسپيناي عزيزم چه خوش جوانه زدي درزمين دلم و چه خوش تر ريشه ميدواني در عمق وجودم. چيزي ندارم كه تقديمت كنم به خاطر اين همه عشق و شورزندگي كه به ما هديه كردي جزقلبي كه به عشق تو ميتپد و با نفس هاي گرم تو پيوند دارد.16 آبان 1392 روزيست كه زمان برايم متوقف شد و وجود تو در آغوشم و بوسه ام بر پيشانيت و اشك شوق در چشمانم خبر از لطف بي انتهاي خالق يكتايي ميداد كه من را لايق مادر شدن دانست و فرشته اي از فرشتگان بهشتي اش را در پاييزبه ما هديه داد. ب راي همينم اسمتو رسپينا گذاشتيم چون معنيش پاييزه.اميدوارم زندگيت هم مثل برگهاي پاييزي رنگارنگ باشه     عزيزم 16 آبان 1392 ساعت 9:50 دقيقه به دست دكتر نوعي در بيمارستان شهريار ت...
19 آبان 1392

سونوگرافی

(93/8/9) دختر نازم امروز بازم رفته بودم سونوگرافي قيافه نازتو ديدم. عزيزم خيلي ناز و دوست داشتني هستي. خيلي دوست دارم زودتر بيايي بغلم. ماشالله دخترم يه هفته هم بزرگتر از سن واقعيت بودي           نتيجه سونوگرافي رو هم برات مينوسم: سن سونوگرافيك بر اساس معيارهاي BPD=90mm و FL=71mm معادل 36 هفته و 4 روز ميباشد.ضربان قلب عزيز دل مامان هم 128 هستش ...
9 آبان 1392

لحظات زندگي تو دل ماماني

رسپيناي عزيزم تا حالا هر چي سونوگرافي رفتم عكس و نتايجشو برات ميذارم تا هر موقع بزرگتر شدي خودت هم ببينيشون. قربونت برم   براي ديدنشون به ادامه مطلب برين   عزيزم اين سونو گرافي براي تاريخ (92/1/10)هستش:     عزيز دل مامان اينم براي تاريخ (92/2/9)هستش:     رسپينا جان اين سونوگرافي هم براي تاريخ(92/3/13) هستش و  اينجا بود كه فهميديم دختر خانومي. و ما داريم صاحب يه فرشته ناز ميشيم:     دختر گلم اينم براي تاريخ (92/4/9)هستش:     عزيزم اين سونو هم تاريخ (92/6/10) هستش:         ...
1 آبان 1392

23 مهر

مامان گلم ٢٣مهر خونواده ماماني برات سيسموني آوردن رسپيناي عزيزم در اولين فرصت عكس هاي سيسموني تو ميذارم ...
23 مهر 1392

اولین مطلب

سلام دختر گلم اين اولين مطلبي هست كه تو وبلاگت برات مينويسم دوست دارم خاطره هاتو ثبت كنم تا وقتي بزرگ شدي بخونيشون رسپيناي عزيزم 23 اسفند91 اولين روزي بود كه فهميدم مامان شدم اون روز من و بابايي كلي خوشحال شديم و ذوق كرديم   ...
1 شهريور 1392